شهادت هنر مردان خداست

شادی روح شهدای مدافع حرم حضرت زینب صلوات

شهادت هنر مردان خداست

شادی روح شهدای مدافع حرم حضرت زینب صلوات

سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۶۹
وَلا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ﴿۱۶۹﴾
(ای پیامبر!) هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زنده‌اند، و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند.
مردم عزیز ایران این را بدانید‌؛
"ما به شهدا و خانوادهایشان خیلی بدهکاریم"

۸ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۵ ثبت شده است

من بسیجی زادهٔ آزاده ام

مهربان و باصفا و ساده ام

جبهه باشد مأمن و مأوای من

سنگر من خانهٔ زیبای من

این دل من چلچراغی از صفاست

این دل من باغی از آیینه هاست

باغی از آیینه های دوستی

باغی از مهر و وفای دوستی

قلب من با قلب رهبر می تپد

در هوای دوستی ها می تپد

یار من سنگرنشین مرزهاست

عاشق و دلدادهٔ گلزارهاست

من به خاک جبهه عادت کرده ام

در دل سنگر عبادت کرده ام

دامن خود را پر از گل می کنم

در هوای گل تأمل می کنم

حامی اسلام و قرآن بوده ام

دین و ایمان را نگهبان بوده ام

مرزها را پاسداری کرده ام

در ره دین جان نثاری کرده ام

خاک جبهه با صدایم آشناست

کوه و دشت و مرز بامن هم صداست

عاشقم من عاشق دلدادگی

عاشق سید علی خامنه ای


نویسنده و شاعر : احمدرضا غلامزاده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۳:۲۴
ahmadreza gholamzadeh

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۰:۱۹
ahmadreza gholamzadeh

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۰:۱۲
ahmadreza gholamzadeh

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۰:۰۷
ahmadreza gholamzadeh

ای بسیجی های از جنس امام 

بازهم وقت نبرد است و قیام

زخم ها دارند کاری میشوند

ضربه ها دارند جاری میشوند

باز دنیا شهر کوفی ها شده

ای بسیجی ها علی تنها شده

زیر باران ولایت تَر شوید

با شهیدان باز همسنگر شوید

دشمنان دارند وحدت میکنند 

در زمین ظلم و جنایت میکنند

میرسد هردم به گوشم این صدا

قٰالَ مَوٌلٰا کُلِّ اَرْضَ کَرْبَلٰا

نویسنده : احمدرضا غلامزاده

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۳:۰۸
ahmadreza gholamzadeh

داعش ز ما و کربلا چه میدانی

ما را ز سر بریده میترسانی

ما گر ز سر بریده می ترسیدیم

در مستی مرگمان نمی رقصیدیم

شاگرد کلاس اول عباسیم

پس روی حسین و زینبش حساسیم

تا باز بفهمی چه بی پروائیم

با سر به ستیز خنجرت می آئیم

کودک نشوی،گول خودت را نخوری

با خنجر خود دست خودت را نَبُری

پا را ز گلیم خود فراتر نَبَری

این لقمه بزرگ است و دهانت نَذَری

با دست خودت گور خودت را نَکَنی 

پایت به حریم کربلا وا بشود

صد کرب و بلای دیگر برپا میشود

نویسنده احمدرضا غلامزاده 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۲:۵۶
ahmadreza gholamzadeh

شیعه آماده جنگیست که دیدن دارد

چند روزیست سرم میل بریدن دارد


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۲:۲۸
ahmadreza gholamzadeh

🌹سلام بر مدافعان حرم🌹 


🔻گفتم کجا، گفتا دمشق 

گفتم چرا، گفتا که عشق

گفتم وَ کِی، گفتا که حال 

گفتم بمان، گفتا محال


🔻گفتم مرو، گفتا که لا 

 برپاست آنجا کربلا

باید ولی یاری کنم 

 زینب علمداری کنم


🔻گفتم چه داری با حسین 

گفتا وفای عهد و دِین

گفتم حرامی بسته راه 

گفتا که زینب بی‌پناه


🔻گفتم که راه چاره چیست 

 گفتا فقط آزادگیست

گفتم مرو خوبم ز دست 

گفتا که زینب بی‌کَس است


🔻گفتم خطر دارد بسی 

گفتا چرا دلواپسی

گفتم که جان باید دهی 

گفتا که دارم آگهی


🔻گفتم چرا پس می‌روی 

 گفتا به برهانی قوی

گفتم چه آن برهان توست 

 گفتا همان عهد نخست


🔻گفتم که منظورت چه است 

 گفتا، ازل، عهد الست

زان دم که گفتیمش بلی 

شد سهم شیعه کربلا


🔻او آفرید از این‌همه 

ما را به عشق فاطمه

در آن سحرگاه خیال 

از ابر عشق و شور و حال


🔻بارید باران از جنون 

شد خاک شیعه گِل ز خون

گفتم که یعنی شیعه چیست 

گفتا به زهرا واله گیست


🔻گفتم تو را در سینه چیست 

 گفتا که شور عاشقیست

گفتم که این شور از کجاست 

 گفتا ز عشق کربلاست


🔻گفتم چه باشد کربلا 

 گفتا همه عشق و ولا

گفتم چه داری آرزو 

گفتا به خون گیرم وضو


🔻گفتم کجا خوانی نماز 

گفتا که با مهدی حجاز

گفتم دریغا روی تو 

خونین شود گیسوی تو


🔻گفتا خوشا گلگون شدن 

 چون لاله رنگ خون شدن

گفتم تویی آخر جوان 

بهر دل مادر بمان


🔻گفتا که باید رفتنم 

 گلگون‌کفن پوشد تنم

گفتم مرو، گفت الوداع 

 گفتم چرا، گفتا دفاع


🔻گفتم کجا، گفتا حرم 

از دختر پیغمبرم

من شیعه‌ام اهل ولا 

باید روم تا کربلا


🔻باید که جان بازم به عشق 

در کربلایی چون دمشق

من شیعه‌ام لبریز درد 

کی من هراسم از نبرد


🔻بر یاس نیلی گشته فام 

گیرم عدو را انتقام

گفتم بگو از عشق خاص 

گفتا که سیلی خورده یاس

گفتم که محبوبت که است 

گفت او که پهلویش شکست


🔻گفتم که زهرا کیست او 

گفتا که سیلی خورده رو

گفتم که سیلی زد به او 

گفت هر که حیدر را عدو


🔻گفتم بگو اسرار عشق 

گفتا که سر بر دار عشق

گفتم تو را کِی عیش و نوش 

گفتا علم گیری به دوش


🔻گفتم چرا آشفته‌ای 

 گفتا غم بنهفته‌ای

گفتم بگو بنهفته غم 

 گفتا حرامی و حرم


🔻گفتم چه بُغضت در گلو 

گفتا غم معجر و مو

گفتم چه جویی در دمشق 

گفتا که جانبازی به عشق


🔻گفتم مرو با ما بمان 

 آنجا نمی‌یابی امان

گفتا امان در کربلاست 

خوش شیعه را رنج و بلاست


🔻گفتم چه خواهی یاس را 

 گفتا شدن عباس را

گفتم سرت از تن جدا 

گردد به دست اشقیا

گفتا فدای فاطمه 

پا و سر و دستم همه


🔻گفتم اگر گردی هلاک؟ 

صد پاره تن افتی به خاک ؟

گفتا که می‌گردم شهید 

 در پیش زهرا روسفید

کلنا_عباسک_یا_زینب 

نویسنده و شاعر : احمدرضا غلامزاده

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۲:۰۷
ahmadreza gholamzadeh